هلیا در پارک لاله
بالاخره یه فرصتی دست داد تا وبلاگت رو به روز کنم مامانی.. خیلی درگیر و دست تنها بودم و اصلا نمی تونستم برات بنویسم... از الان دارم واسه تولد دو سالگی ات برنامه ریزی می کنم تا یه جشن حسابی برات بگیرم .. آتلیه هم می خوام ببرمت و منتظرم تا مامان بزرگ لباس هات رو برات بیاره! 40 روزی میشه که مامان جون ما رو تنها گذاشته بود و رفته بود پیش بابابزرگ و ما به شدت احساس تنهایی می کردیم اما امشب بر می گرده پیشمون.. کلی اتفاق های خوب هم افتاده که مفصل می یام و می نویسم.. فعلا یه سری عکس می ذارم برات از چند روز قبل که یه بارون حسابی اومد و بعدش هوا حسابی دلپذیر شده بود من و بابا جون هم تصمیم گرفتیم ببریمت پارک.. تو پارک لاله تو برای اولین با...
نویسنده :
مهربان
21:36