هلیا عشق من
خوشکل مامان این روزا حسابی شیرین شدی قشنگ منو می شناسی و موقع شیرخوردن یواشکی بهم می خندی منم دلم می خواد بخورمت وقتی تو بغلمی ونازت می کنم و می بوسمت یه ادایی از خودت در می یاری خوردنی چشم هات و خمار می کنی و لب هات و جمع می کنی عین یه گربه ملوس.. جدیدا یاد گرفتی و لگد می زنی یکی با این پا و یکی با اون پا کلی هم ذوق می کنی.. صدا دار می خندی و همش دوست داری باهات حرف بزنم و قربون صدقه ات برم دیروز رفتیم با بابا جون برات فرش بازی خریدیم دوست دارم توش بازی کنی و حسابی کیف کنی.. امروز صبح بردمت بهداشت و خدا رو شکر همه چیزت خوب بود.. خدا رو شکر داری بزرگ می شی و شیرین تر .. یادت نره مامانی قد تمام دنیا دوست داره قربونه خوابی...